شاخص قیمت بصورت کلی عبارت است از یک متغییر اقتصادی برای بررسی نوسانات و تحولات قیمتی در یک سال مالی و یا سال پایه .
برای تحلیل های اقتصادی شرکت حسابداری باید کمیتی را مدنظر قراردهد تابراساس آن بتوان در مورد تمام قیمت ها در قالب یک عدد بعنوان مبنا اظهار نظر کرد .
معیار های اقتصادی باید درقالب یک وضعیت عمومی ساخته شود که دربرگیرنده ی تمام قیمت ها باشد و یا همه قیمت ها را بیان نماید.
در اقتصاد کلان برای نشان دادن یک قیمت بعنوان مبنا تمام کالا و خدمات مدنظر را در شاخصی بنام شاخص قیمت قرار می دهیم.
هرگاه قیمت تعداد زیادی کالا و خدمات را در قالب یک عدد نشان دهیم، عدد مربوطه نوعی شاخص قیمت است که موسسه حسابداری شاخص قیمت را درقالب گزارش مالی به مدیران واحد تجاری در راستای اهداف سازمانی و تصمیم گیری ارائه می دهد.
شاخص های قیمتی علاوه بر مباحث اقتصاد کلان و محاسبات ملی در واحدهای تجاری جهت تصمیم گیری بکاربرده میشود.
شاخص قیمت تهیه شده توسط موسسه حسابداری در قاب یک گزارش مدیریتی باید دارای ویژگی و مشخصاتی باشد که استفاده از آن را سهل کرده و در فهم مباحث مرتبط با قیمت ها برای مدیریت سودمند باشد.
مبانی نظری شاخص قیمتها
از آنجا که قرار است شاخص قیمت در قالب یک عدد وضعیت عمومی قیمتها را در یک واحد تجاری منعکس کندباید به نوعی تهیه و تدوین شود که متوسط تمام قیمت محصولات ارائه شده را در برگیرد.
لازم به ذکر است که در گزارش ارائه شده توسط شرکت حسابداری در این راستا نباید واحد پولی در نظر گرفته شود.
امکان اینکه کالا های مختلفی توسط واحد تجاری عرضه شود با واحدهای اندازه گیری متفاوت وجود دارد وبه این دلیل واحد پولی برای شاخص قیمت معنی و مفهومی نخواهد داشت.
شاخص قیمت در اقتصاد کلان
در مباحث اقتصاد کلان میتوان به شاخص های لاسپیر، پاشه و فیشر اشاره کرد که در حالت معمول شاخص لاسپیرز بزرگتر از شاخص پاشه است.
در هنگام افزایش قیمت ها شاخص لاسپیرز افزایش قیمت را پیش از حد بالا و شاخص پاشه افزایش قیمت را کمتر از حد منعکس می کند.
برای رفع کاستی شاخص لاسپیرز و پاشه از شاخص فیشر استفاده میشود، شاخص فیشر میانگین هندسی دوشاخص لاسپیرز و پاشه است.
کاربرد شاخص های قیمتی
کاربردی ترین شاخص های قیمتی در مبحث اقتصاد کلان عبارت اند از :1_شاخص های قیمتی مصرف کنندگان، 2_شاخص های قیمتی تولید کنندگان، 3_شاخص های ضمنی
یکی از کاربرد هایی که برای شاخص قیمت ها وجود دارد استفاده از شاخص قیمت برای تبدیل قیمت جاری و یا همان متغییر اسمی به قیمت ثابت می باشد.
شاخص های ضمنی
شاخص های ضمنی عبارت اند از تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی .
تولید ناخالص داخلی در سطح سازمانی عبارت است از ارزش کالا و خدمات نهایی تولید شده توسط واحد تجاری.
تولید ناخالص داخلی در سطح اقتصاد کلان وجامعه عبارت است از ارزش کالا و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای یک کشور که در آن ملاک مرزها یک کشور و تولید داخلی می باشد.
تولید ناخالص ملی در سطح اقتصاد کلان و جامعه عبارت است از ارزش کالا و خدمات نهایی تولید شده توسط افراد یک جامعه که در آن ملاک ملیت افردا می باشد.
در مباحث اقتصادی شرکت حسابداری لازم به ذکر می داند که اگر تمامی عوامل تولید متعلق به یک کشور باشد و در خود همان کشور مشغول بکار باشند و همینطور چناچه هیچ عامل خارجی در کشور کارنکند آنگاه تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی یک جامعه باهم برابر خواهد بود.
تولید ناخالص ملی و همینطور تولید ناخالص داخلی در سطح یک جامعه چنانچه اعداد یکسانی را نشان ندهند ولی با این حال میتوان از آنها به جای یکدیگر استفاده کرد.
برای مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید
نوشته شده توسط: مشاورین تهران و شرکا
جستجوهای مرتبط با ما : شرکت حسابداری، موسسه حسابداری، خدمات حسابداری، مشاوره مالی، خدمات مالیاتی
برای مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید
یک نظر
مرسی بابت مقاله خوبتون…
کامل و کافی بود برای یه مطالعه اقتصادی.
ممنونم از سایت خوبتون.